در واپسین دهه های قرن بیستم فرآیندهای گوناگونی موجب شکل گیری پدیده ای به نام «شهری شدن فقر» یا «فقر شهری» شد که یکی از بازتابهای کالبدی آن در ساختیابی سکونت گاههای غیر رسمی تبلور یافته است. فرجام ناگزیر توسعه شهری به دلیل سرریز نیروی کار مناطق روستایی و ناکارآمدی سیاستهای تعدیل اقتصادی در دهه هشتاد میلادی و تاثیر آن بر کاهش آهنگ توسعه اقتصادی بر شمار گروههای آسیب پذیرتر به ویژه در کشورهای در حال توسعه افزوده و به تدریج کانون فقر از روستا به شهر انتقال یافته است.
از سوی دیگر فرآیند جهانی شدن تاثیر چشم گیری بر ساختار فعالیتهای اقتصادی و اشتغال بر جای گذارده و همچنین بر نقش و اهمیت شهرها و به ویژه کلان شهرها به مثابه نیروی محرکه توسعه اقتصادی – اجتماعی در مقیاس ملی و منطقه ای افزوده است. توسعه اقتصادی موزون وابسته به توسعه پایدار سکونت گاههای شهری است و در صورتی این امر تحقق می یابد که شهر بتواند از لحاظ اقتصادی مولد و از حیث اجتماعی فراگیر باشد، به بیان دیگر تمامی گروههای اجتماعی از جمله کم درآمدهای شهری بتوانند از دستاوردهای توسعه شهری بهره مند شوند. اسکان غیر رسمی نمادی از فقر شهری است ولی در عین حال بخشی از سرمایه اقتصادی و اجتماعی شهرها به شمار می آید و نباید آن را فقط به مثابه مشکل نگریست، بلکه می توان با توانمندسازی ساکنان این سکونت - گاهها به توان اقتصادی شهرها افزود. از همین رو نیل به توسعه اقتصادی وابسته به سکونت گاههای پایدار شهری و از رهگذر مبارزه و کاهش فقر می تواند تحقق یابد. این نکته در دستور کار بیست و یک (نشست ریو) و منشور کمیسیون اسکان بشر (هبیتات دو) تاکید شده است.